اگر گفته شود ۹۰ درصد کار مدیر پروژه مدیریت ذی نفعان است حرف گزافی گفته نشده است. تقریباً همه فیلم پدر خوانده به مدیریت ذی نفعان بر می گردد. برخی دیالوگ های این فیلم به یادماندنی هستند. از جمله صحنه ای که مایکل (فرزند پدرخوانده) به دوست خود نصیحت پدر را یادآوری می کند:

«به دوستان خودت نزدیک بمان و به دشمنانت نزدیک تر»

پیش از آنکه به ادامه بحث پرداخته شود کمی در مورد ذی نفعان توضیح داده می شود.

ذی‌نفعان در مشخص نمودن محدودیت‌ها و تعیین دستاوردهای پروژه نقش‌آفرین هستند. ازاین‌رو برای کسب موفقیت لازم است که مدیر پروژه تعامل مداومی با ذی‌نفعان برای تأمین نیاز، خواسته و انتظارات آن‌ها داشته باشند.

در پژوهش‌ها تعامل اثربخش و کارا در راستای کسب رضایت ذی‌نفعان اصلی به‌عنوان یکی از کلیدی‌ترین عوامل موفقیت پروژه معرفی‌شده است.

باید یادآور شد که مسئولیت اصلی مدیریت ذی‌نفعان در پروژه بر عهده مدیر پروژه است. هرچند ممکن است او در این کار از دیگران نیز کمک گیرد.

برای موفقیت پروژه بسیار حیاتی است که هر چه زودتر ذی‌نفعان پروژه شناسایی شوند. سپس سطح منافع، انتظارات، اهمیت و تأثیر آن‌ها مشخص گردد.

هرچند مبحث مدیریت ذی‌نفعان، در تمام طول پروژه باید به‌صورت جدی دنبال می‌شود. ولی در ابتدای پروژه و در فرآیند آغازین، تمرکز بیشتری بر روی شناسایی ذی‌نفعان است. چراکه اثر ذی‌نفعان در ابتدای پروژه بیشتر است و نیاز است که هرچه زودتر آن‌ها را در پروژه مشارکت داد. سود اصلی این کار در این است که به مدیر پروژه اجازه می‌دهد تا با تمرکز مناسب، هریک از ذی‌نفعان یا گروهی از آن‌ها را شناسایی نماید. باید دقت داشت که گاه یک ذی‌نفع ممکن است موجب بروز مشکل جدی و حتی شکست پروژه شود.

در کلیپ زیر پدرخوانده سران مافیا را دور هم جمع می کند تا به حل اختلافات بپردازد. او در تلاش است که با مدیریت ذی نفعان به خونریزی های بی پایان خاتمه دهد. ولی در جلسه متوجه می شود که ذی نفع اصلی فرد دیگری است.

پدر خوانده پس از شناسایی ذی نفع اصلی به فرزند خود راهنمایی می کند که چطور با این موضوع برخورد کند. مایکل به توصیه پدر عمل می کند. او همه را کنار می زند و خیانت کاران را نیز …