فیلم «مربی کارتر» Coach Carter که بر اساس ماجراهای واقعی کنی کارتر، مربی ورزشی دبیرستان ریچموند ساخته شده، هم فیلمی الهام‌بخش است و هم سرشار لایه‌های آموزنده رهبری، تیم سازی و مربی‌گری.
در این فیلم مربی بسکتبال دبيرستان ريچموند (که در محلات فقیرنشین شهر و پر از بزهکاری قرار دارد) بازنشسته می‌شود. به‌جای او کارتر سياهپوست که خود زمانی شاگرد آن دبيرستان بود باسابقه درخشان منصوب می‌شود. او مربی بسيار سختگير و قانونمندی است. همين رفتار وی موجب مخالفت از سوی بازيکنان می‌شود. او قراردادی با تک‌تک بازيکنان می‌بندد. مبنی بر اينکه آن‌ها موظف‌اند به‌موقع سر تمرين حاضر شوند و در کلاس درس خود نيز حضور دائم و فعال داشته باشند. معدل آن‌ها نیز در حد قبولی دانشگاه باشد. در مدرسه‌ای که ۸۰% دانش آموزان به‌جای دانشگاه سر از زندان در می‌آورند او موفق می‌شود تیمی بسازد که در عین موفقیت‌های چشمگیر و بی‌سابقه در بسکتبال بیشتر نفرات آن در دانشگاه قبول شوند.
برخی نکات مدیریتی این فیلم:
تغییر ظاهر یکی از گام های تحول به شمار می رود
«مربی کارتر» با دانش آموزان قراردادی امضا می‌کند. در یکی از بندهای آن آورده شده، تمام بازیکنان موظف هستند پیش از بازی با کت‌شلوار و کراوات حاضر باشند. هرچند این موضوع ابتدا با مقاومت اعضای تیم روبرو می‌شود ولی چون او لباس را شخصیت دادن به آن‌ها می‌دانست بر آن تأکید داشت و آن را میان آن‌ها جا انداخت. از موضوع تغییر ظاهری به‌عنوان یکی از فرآیندهای تحول یاد و یکی از گام‌های آن شناخته می‌شود.
احترام به خود مقدمه کارتیمی است
احترام به خود و دیگران نیز از دیگر جنبه‌های مهم شخصیت‌سازی و کار تیمی است. «کارتر» در ابتدای ورود به تیم اعضای تیم را که همواره یکدیگر را با الفاظ پیش پا افتاده خطاب می‌کردند با نام آقا یا Sir مخاطب قرار می‌دهد و از آن‌ها نیز می‌خواهد وی را آقا خطاب کنند. همچنین آن‌ها را از استفاده از الفاظی چون کاکاسیاه و مانند آن برحذر می‌دارد.
اهداف بزرگ را همواره باید مدنظر داشت
مربی کارتر به بازیکنان تیم خود هدف بزرگتری را نشان می‌دهد. او از آن‌ها می‌خواهد که خوب زندگی کنند. درحالی‌که از نظر بازیکنان فقط بازی کردن بسکتبال و بردن هدف است. در این راه وی با دشواری‌ها و مخالفت‌هایی هم از طرف خانواده‌ها و هم از طرف معلمان روبرو می‌شود. ولی در نهایت ایستادگی و آموزه‌های مربی موجب می‌شود که این بازیکنان هم در عرصه ورزش و هم در عرصه تحصیل موفق شوند.
اجرای اصول و چارچوب ها نیازمند ایستادگی است
یکی از موارد مهم تعریف استانداردها، چارچوب‌ها و پایبندی به آنهاست. مربی کارتر در ابتدا قراردادی با بازیکنان می‌بندد که علاوه بر حضور جدی در باشگاه باید درس خود را نیز به پیش ببرند. او تا انتهای این فیلم و با وجود مشکلات زیاد که او را حتی تا مرز اخراج می‌برد ولی دست از اصول خود چه در عرصه ورزش و چه در عرصه تحصیل برنمی‌دارد.
آمار و اطلاعات سخن می گوید
یکی از بخش‌های این فیلم آماری است که مربی برای دانش آموزان بیان می‌کند.
حداکثر ۵۰% از دبیرستان فارغ‌التحصیل ميشن
و از اون فارغ‌التحصیل شده‌ها فقط ۶% به دانشگاه ميرن
در اين منطقه، ۳۳ درصد از سیاه‌پوستان بين ۱۸ تا ۲۴ سال دستگير ميشن
براي شما ۸۰% احتمال داره که به زندان برين تا دانشگاه
او سپس به اعضای تیم می‌گوید:
حالا، ميخوام برين خونه و امشب يه نگاهي به زندگيتون بندازين
از خودتون بپرسين “ميخوام بهتر زندگي کنم”؟
اگه جواب مثبته فردا شما رو اينجا ميبينم
و بهتون قول ميدم هر کاري از دستم بربياد انجام ميدم
تا شما به دانشگاه برين و زندگي بهتري داشته باشين
اجرای اصول و چارچوب ها نیازمند ایستادگی است
یکی از موارد مهم تعریف استانداردها، چارچوب‌ها و پایبندی به آنهاست. مربی کارتر در ابتدا قراردادی با بازیکنان می‌بندد که علاوه بر حضور جدی در باشگاه باید درس خود را نیز به پیش ببرند. او تا انتهای این فیلم و با وجود مشکلات زیاد که او را حتی تا مرز اخراج می‌برد ولی دست از اصول خود چه در عرصه ورزش و چه در عرصه تحصیل برنمی‌دارد.
اهداف اجتماعی مقدمند
تلاش مربی کارتر نیز این است تا این دانش آموزان که در محیطی بزهکارانه زندگی می‌کنند را به شهروندان خوبی برای جامعه مبدل نماید. او در این راه از کمک خانواده‌ها نیز استفاده می‌کند. این مسئله نیز در مراجع مدیریتی مورد تأکید است. پورتر (یکی از صاحبنظران حوزه استراتژی) اشاره می‌کند این است که سازمان باید هدف اجتماعی داشته باشد. خودکفایی، ایجاد کار، پرورش نیروهای مستعد برای جامعه را می‌توان از جمله این اهداف برشمرد.
تخصص مهمترین منبع قدرت است
سبک اصلی رهبری مربی کارتر با توجه به روبرو بودن با یک عده جوان یاغی مبتنی بر روش سخت‌گیرانه و در نظر گرفتن جرائمی چون دویدن‌های طولانی یا شنا رفتن است. با این حال منبع اصلی قدرت وی از تخصص او در این زمینه ریشه می‌گیرد. به این شکل می‌تواند اعضای تیم را دور هم جمع کند و به آن‌ها هویت بدهد. او به آن‌ها یاد می‌دهد که فرد در تیم معنا ندارد و در کنار هم و با کمک به یکدیگر می‌توانند به موفقیت دست یابند. به‌گونه‌ای که وقتی یکی از بازیکنان نمی‌تواند از عهده جریمه‌ای که برایش تعیین‌شده برآید دیگران به وی کمک می‌کنند تا او نیز دوباره به تیم ملحق شود.
مدیران بزرگ از درون سازمان رشد می یابند
داشتن پیش‌زمینه برای موفقیت به افراد در کسب موفقیت کمک می‌کند. مربی کارتر خودش از دبیرستان ریچموند فارغ‌التحصیل شده بود، وی با محیط مدرسه و همچنین محیط اطراف و دانش آموزان آشنایی داشت. به همین دلیل است که در مراجع مدیریتی اشاره می‌شود که در سازمان‌ها موفق از هر ۱۱ مدیر ۱۰ نفر از درون سازمان رشد می‌کنند و به جایگاه‌های مدیریتی دست می‌یابند. این افراد به‌واسطه آشنایی با محیط و فرهنگ سازمانی می‌توانند به شکل بهتر در موفقیت نقش‌آفرین باشند.
